زندگی غریبی است

ساخت وبلاگ
زندگی که تو برامون ساختی خدا!!!

دست هام آماده نوشتن، دکمه های کیبورد آماده ی یک فشار، و سینه ام پر از حرف... حرف هایی از همه جا و به وسعت هیچ جا! عجیب تر و بیشتر از هرچه فکر کنی دلم تنهایی کشیده. دلم تنهایی کشیده. دلم تنهایی کشیده. و هزار بار دلم تنهایی کشیده... اینقدر که هیچ کس باورش نمی شه. خسته از تموم بازی های روزگار. روزگاری که غریب است نازنینم. روزگاری که همه توش عالم هستیم و بی عمل، زنبوریم و بی عسل. خدایا خوشحالم که تورو دارم. تو نبودی من می مردم. به مادرم گفتم. به عشقم گفتم. گفتم شاید اگه نباشید من بمیرم. اما کی بود که مادرش و از دست داد یا عشقش و از دست داد و مرد!   اما هرکی تورو از داست داد مرد. اگه جسمش هم حرکتی داشت روحش مرده بود. چقدر دلم گریه کشیده. خدایا دوست دارم محکم بگیرمت تو بغلم یا تو من و بگیری تو بغلت تا واست گریه کنم، همه دلتنگی هام و عقده هام خالی کنم. اما نیستی. همیشه بین دستام خالیه. خیلی دوستت دارم. دیدی تو امتحانام نه نمازم و سر وقت خوندم و نه دعا های اضافی خوندم؟  خواستم بهت ثابت کنم به خاطر امتحان های زندگی و مشکلاتم نیست که دوستت دارم. به خاطر این دوستت دارم که خدای منی. وقتی می بینم می گی هرکی به حرفم گوش کنه می برمش بهشت بهم بر می خوره. چی فکر کردی پیش خودت؟ بهشتت و می خوام یا حور و پری هاتو؟  نه، من خودت می خوام. خدای من دلم گرفته. مثل همیشه. یه کاری کن بیشتر بگیره. این حس و دوست دارم. بزار اینقدر توش غرق بشم که دیگه نتونم ازش بیرون بیام.

پی نوشت: یه کار کن به همون سادگی که دل می بندیم دل بکن ایم از همه چی.... جز خودت!

کلا عشقی...
ما را در سایت کلا عشقی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : منصور7اسمون عاشق eashgh بازدید : 188 تاريخ : دوشنبه 11 شهريور 1392 ساعت: 1:50